📌آیا همسر شما به اعتیاد جنسی مبتلاست؟

آیا همسر شما به اعتیاد جنسی مبتلاست؟
بیشتر افراد فکر میکنند که اگر همسرشان معتاد جنسی باشد، بهطور خودکار متوجه خواهند شد. آنها به اشتباه بر این باورند که نشانههای اعتیاد جنسی تقریباً غیرممکن است که نادیده گرفته شوند. اما در حقیقت، هرچه فرد به مشکل نزدیکتر باشد، تشخیص آن دشوارتر میشود. در واقع، همسران نمیخواهند باور کنند که نزدیکترین شریک زندگیشان میتواند تا این حد به آنها خیانت کند و آسیب برساند، و چه کسی حاضر است چنین چیزی را بپذیرد؟ بنابراین، آنها تمایل دارند چشمانشان را بر روی مشکل ببندند و برای رفتارهای مسئلهدار بهانه بیاورند تا جایی که در نهایت، نسبت به واقعیت اتفاقات دچار انکار میشوند. با توجه به این موضوع، منطقی است که همسر فریبخورده معمولاً آخرین کسی باشد که از خیانت باخبر میشود. علاوه بر این، بیشتر افراد فکر میکنند معتادان جنسی مردان عجیبی هستند که در کتابفروشیهای بزرگسالان، سینماهای نمایش دهنده ی تصاویر جنسی، یا محلههای بدنام پرسه میزنند—به اصطلاح «منحرفهای آشکار»، نه کسی مثل «شوهر من».
«در واقع، تنها درصد بسیار کمی از معتادان جنسی با این تصور رایج از افراد «سطح پایین» و خیابانی مطابقت دارند. بقیه ی آن ها افرادی هستند که اکثر ما در زندگی روزمرهمان با آنها برخورد میکنیم و اغلب هم بهطور مرتب و حتی بدون اینکه از اعتیادشان آگاه باشیم. این به این دلیل است که اکثریت قریب به اتفاق معتادان جنسی به شدت تلاش میکنند مشکلشان را پنهان کنند (به ویژه چون نمیخواهند چیزی یا کسی در تخیلات و رفتارهای جنسی و اعتیادآورشان مداخله کند و همچنین به دلیل شرم عمیقی که اغلب نسبت به آن دارند). از این رو، بیشتر معتادان جنسی در حالی که مشکلشان را پنهان نگه میدارند، حداقل بهطور نسبی عملکرد خوبی دارند و شغل و حتی ازدواج خود را حفظ میکنند.
«البته، افرادی که در اطراف معتادان جنسی هستند نیز معمولاً بهطور نسبی در پنهان نگه داشتن مشکلشان کمککننده هستند.» این به این دلیل است که بیشتر ما، فارغ از اینکه معتاد هستیم یا نه، به طور طبیعی میخواهیم مشکلاتمان را در خفا نگه داریم و از دید پنهان کنیم. در عوض، تمایل داریم که رفتارهای ملایم، غیرعادی و یا گاهی نامنظم دیگران، بهویژه کسانی که دوستشان داریم را «نادیده بگیریم» و وقتی هم که متوجه میشویم به جای اینکه بیادبی کنیم و این مسائل را مطرح کنیم، در ذهن خود برای رفتارهای آن شخص توجیح و دلیل میآوریم. این موضوع بهویژه در محیطهای خانوادگی صدق میکند، جایی که همسران سالم نیاز دارند به این باور برسند که شریک زندگیشان قابل اعتماد و درستکار است. به عبارت دیگر، خانوادههای صمیمی، همسران و حتی دوستان اغلب بهطور ناخودآگاه در «چشمپوشی» از مسائل مهارت دارند. به همین دلیل، بسیاری از معتادان میتوانند به مدت سالها به رفتارهای خود ادامه دهند در حالی که همسرانشان در مِهی از انکار دست و پا میزنند و این در حالی است که اطرافیان یا مشکل را نمیشناسند، یا آن را نادیده میگیرند، یا نمیتوانند تصور کنند که چنین چیزی ممکن است درست باشد.
کار نجات یک رابطه ی آسیبدیده از اعتیاد جنسی تنها بر عهده ی فرد درگیر اعتیاد جنسی نیست. شریک خیانتدیده نیز نقشی دارد که بیشتر آن مربوط به درک احساسات خود نسبت به اتفاقاتی است که افتاده و این که چگونه خود را در این وضعیت میبیند، در حالی که به طور همزمان باید آماده شود تا در آینده (یا شاید هم نه) دوباره به فرد خیانتکار اعتماد کند.
مارینا، مربی تناسب اندام ۲۹ ساله است و نزدیک به پنج سال است که با جاستین، مربی حرفهایِ هنرهای رزمی، ازدواج کرده است. زمانی که ازدواج کردند، هر دو بر سر «پایبندی به تعهد جنسی» توافق داشتند. مارینا میگوید: «نمیخواستیم مثل بعضی از زوجهایی باشیم که میشناختیم که با افراد مختلفی رابطه داشتند. به هم قول دادیم که با صداقت رفتار کنیم و در زندگی جنسیمان پایبند اصول باشیم.» مارینا به این توافق پایبند بوده است. با این حال، به نظر میرسد جاستین به تکهمسری به چشم چیزی نگاه میکند که میشود دورش زد، نه چیزی که باید به آن احترام گذاشت. تقریباً از همان روزهای اول ازدواجشان، جاستین بدون اطلاع همسرش به طور گسترده به پورنوگرافی پرداخته و درگیر روابط جنسی از طریق وبکم شده است. اخیراً هم بیشتر وقت و انرژیاش را صرف این کارها میکند تا زندگی صمیمانهاش با مارینا. مارینا میگوید: «دیگر نمیتوانم تحمل کنم، چون او هر روز بدتر میشود.» او میگوید: «اوایل کمی احساس سرخوردگی میکردم، اما آن زمان دروغهایش را باور میکردم که میگفت «کمی پورنوگرافی حساب نیست چون با زنان واقعی نیست»، و بعدتر هم باور کردم که می گفت؛ «رابطه ی جنسی از طریق وبکم خیانت محسوب نمیشود چون آن زن هزاران مایل دورتر زندگی میکند و هرگز در دنیای واقعی همدیگر را ملاقات نمی کنیم. اما حالا متوجه شدم که او دارد خیانت میکند. [رفتار جاستین به وضوح نشاندهنده ی خیانت است، بنابراین نمیتوانم به توجیهات او اعتماد کنم]» در این مرحله، مارینا به شدت ناامید و سردرگم است که چگونه باید به ازدواجش ادامه دهد، زیرا وقتی موضوع را با جاستین مطرح میکند، او یا عصبانی و دفاعی میشود، یا او را تحقیر کرده و تهدید به ترک کردن میکند.
دریافت کمک برای فرد مبتلا به اعتیاد جنسی
اگر فکر میکنید همسرتان ممکن است مبتلا به اعتیاد جنسی باشد، معمولاً بهترین کار این است که با او درباره ی این موضوع صحبت کنید. اما قبل از انجام این کار، ممکن است بخواهید مراحل زیر را انجام دهید (یا حداقل در نظر بگیرید):
- با دیگران که به همسرتان نزدیک هستند صحبت کنید تا نظر آن ها را درباره ی وضعیت بدانید. اگر فکر میکنید که این کار مفید خواهد بود، میتوانید سعی کنید یک ائتلاف از خانواده، دوستان، روحانیون و دیگر افراد حمایتگر ایجاد کنید که بتوانند به شما در مواجهه با همسرتان کمک کنند.
- تا حد امکان اطلاعات واقعی و دقیقی درباره ی اینکه همسرتان واقعاً چه کاری انجام میدهد و این کار چگونه بر زندگی او (و زندگی دیگران، از جمله خودتان) تأثیر میگذارد، جمعآوری کنید.
- به واکنش همسرتان نسبت به یک رویارویی فکر کنید. اگر فکر میکنید که این رویارویی ممکن است پرتنش، دشوار و احتمالاً غیرسودمند باشد، در نظر داشته باشید که یک مداخلهگر حرفهای استخدام کنید (اگر توان مالی دارید)، زیرا این کار شانس موفقیت شما را افزایش میدهد.
قبل از اینکه به هر فرد مبتلا به اعتیاد جنسی نزدیک شوید، مهم است بدانید رویارویی آخرین چیزی است که این فرد میخواهد. حتی افرادی که مبتلا به اعتیاد جنسی هستند و میدانند که مشکل جدی دارند، تقریباً همیشه مقاومت میکنند، دروغ میگویند، تظاهر میکنند و رفتار خود را پوشش میدهند. متأسفانه، این بخشی از اختلال عاطفی و اعتیادی آنهاست. با این حال، اگر واقعاً به این شخص اهمیت میدهید، با وجود مقاومت و خشم احتمالی او، به تلاش خود ادامه خواهید داد.
زمانی که از نظر عاطفی و با اطلاعات واقعی و مستند آماده هستید، بهترین راه برای مواجهه با فرد مبتلا به اعتیاد جنسی این است که با بیان اینکه نگران رفتارهای جنسی و سلامت او هستید شروع کنید و بگویید که فکر میکنید ممکن است مشکلی وجود داشته باشد. سپس باید چند مورد از واقعیتهای مشخص و غیرقابل انکاری را که باعث نگرانی شما شده است، فهرست کنید. تا حد ممکن مشخص و واضح باشید و از جملات «من» استفاده کنید تا واکنش تدافعی فرد مبتلا به اعتیاد کاهش یابد، مانند:
- من نگرانم چون هر شب تا دیر وقت بر روی کامپیوتر میمانی و هر وقت که برای رفتن به دستشویی بیدار میشوم، تو را در حال خودارضایی با تماشای پورن یا یک شخص در وبکم میبینم.
- من نگرانم که منبع درآمدمان را از دست بدهیم چون بارها از سوی شغلت به تو هشدار داده شده تا از تجهیزات متعلق به شرکت برای مقاصد جنسی استفاده نکنی، اما تو همچنان به این کار ادامه میدهی.
- من آسیبدیده، عصبانی و نگران هستم چون تو به یک بیماری مقاربتی مبتلا شدی و آن را به من نیز انتقال دادی، و از خودم میپرسم که این موضوع دوباره کی اتفاق خواهد افتاد.
- من نگران این هستم که اگر کمکی نگیری، دیگر نتوانم تو را دوست بدارم.
پس از این، باید به همسرتان بگویید که دیگر نمیتوانی بیتفاوت بنشینی و بگذاری که او زندگی خودش (و زندگی شما) را خراب کند. سپس میتوانید پیشنهاد دهید که به همسرتان کمک کنید تا کتابهایی برای مطالعه پیدا کند، درمان اعتیاد جنسی را دنبال کند و یا به یک برنامه ی دوازدهگامیِ بهبودی جنسی بپیوندد. بعد از آن، تقریباً به خود فرد معتاد بستگی دارد که آیا میخواهد کمکی را که به او ارائه کردهاید بپذیرد یا نه.
اگر نگران هستید که همسرتان ممکن است به این نوع مداخله به صورت خشونتآمیز واکنش نشان دهد، سعی نکنید این فرآیند را به تنهایی انجام دهید. اگر نگران هستید که ممکن است در این فرآیند تنها بمانید (از جمله به لحاظ مالی)، بهتر است ابتدا اقداماتی انجام دهید که امنیت و رفاه مالیتان را تضمین کند، قبل از اینکه با همسرتان رو به رو شوید. باز هم، اگر میتوانید هزینهاش را بپردازید، بهتر است با یک مداخلهگر یا متخصص اعتیادِ با تجربه مشورت کنید تا مشاوره و راهنمایی دریافت کنید.
چه با کمک یک متخصص و چه بدون آن، اهداف نهایی از برخورد اولیه یکسان است:
- به فرد درگیر اعتیاد جنسی بگویید که برای او اهمیت قائل هستید.
- به فرد درگیر اعتیاد جنسی بگویید که نگران او هستید (و چرا).
- به فرد درگیر اعتیاد جنسی بگویید که دیگر رفتارهای ویرانگر جنسی او را تایید یا حمایت نخواهید کرد.
- به فرد درگیر اعتیاد جنسی بگویید که امیدوارید که کمک شما را بپذیرد.
مهم است که در طول این فرآیند به یاد داشته باشید که نمیتوانید به جای یک فرد دیگر بهبود پیدا کنید. همچنین نمیتوانید در آن فرد انگیزه ی لازم برای بهبودی را ایجاد کنید. انتخاب بهبودی یا عدم بهبودی تنها در دست فرد معتاد است و هیچکس دیگری نمیتواند در این تصمیم دخالت کند. مهم نیست چقدر میخواهید این فرد بهبود یابد و یا چقدر عشق شما به او زیاد است، شما نمیتوانید بهطور معجزهآسا این اتفاق را رقم بزنید. اگر و زمانی که فرد معتاد تصمیم بگیرد که به کمک نیاز دارد، این کمک به وفور در دسترس است. اما تا آن زمان، بهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که نگرانیهای خود را بیان کنید و سپس دوباره بر روی مراقبت از خود تمرکز کنید.
اگر شما همسر خیانتدیده ی یک فرد معتاد جنسی هستید، چندین کار وجود دارد که میتوانید برای نجات رابطهتان انجام دهید. چند پیشنهاد عبارتند از:
- آگاهی خود را افزایش دهید. هرچه بیشتر درباره ی اعتیاد جنسی، تروماهای اولیه و به طور کلی اعتیاد و مفاهیمی مانند هموابستگی یا اعتیادهای همزمان بدانید، شرایط شما و رابطهتان بهتر خواهد شد.
- به مراقبت از خود متعهد شوید. این شامل نیازهای جسمی و عاطفی شما میشود. سعی کنید تغذیه ی سالم داشته باشید، به اندازه کافی بخوابید، ورزش کنید و به خانه و زندگی اجتماعی خود رسیدگی کنید. همچنین تلاش کنید یک شبکه ی حمایتی و اجتماعی قوی ایجاد کرده و آن را حفظ کنید. به هیچ وجه اجازه ندهید که اعتیاد و روند بهبودی شریک زندگیتان تمام تمرکز شما را به خود اختصاص دهد. این زمان، فرصتی است برای بهبودی و بازسازی خودتان.
- سعی کنید شریک زندگیتان را دشمن خود نبینید. بیشتر معتادان جنسی انسانهای بدی نیستند، هرچند که رفتارهای نادرستی داشتهاند. معمولاً این رفتارهای نادرست، دستکم تا حدی، تحت تأثیر ترکیبی از عوامل ژنتیکی و یا تروماهای دوران کودکی شان بوده است، که هر دو خارج از کنترل فرد معتاد هستند. این به این معنا نیست که نباید به احساسات خود مانند درد، خشم، رنج و فقدان اجازه ی بروز بدهید. هر احساسی که به آن نیاز دارید را تجربه کنید.
- اگر شریک زندگیتان متعهد به شناسایی و غلبه بر مشکلات خود است، سعی کنید این وضعیت را بهعنوان یک فرصت مثبت و زمینهای برای رشد هر دوی تان ببینید، نه یک مسئله منفی.
- با گذشت زمان، آمادگی این را داشته باشید که از خشم خود نسبت به خیانت فراتر بروید و مسیری برای بازسازی اعتماد و صمیمیت دوباره پیدا کنید.
- در مورد بخشش مطالعه کنید. واقعاً بگویم، بخشش یک علم واقعی است و کتابهای قابلخواندن زیادی در این زمینه وجود دارد که به مراحل و واقعیتهای بخشیدن پرداختهاند.
ماندن یا رها کردن؟
وقتی که همسران خیانتدیده تصمیم میگیرند در رابطه ی خود بمانند، که معمولاً هم همین طور است، ممکن است یک سال یا بیشتر تلاش سخت از سوی هر دو طرف را لازم داشته باشد تا دوباره بتوانند حس قابلتوجهی از اعتماد متقابل و معنادار را برقرار کنند. این موضوع کاملاً درست است، بهویژه با توجه به آنچه که آن ها تجربه کردهاند. خوشبختانه، اگر فرد مبتلا به اعتیاد جنسی به تغییرات رفتاری بلندمدت خود (توجه به پاکی جنسی) متعهد باشد، به زندگی صادقانه ادامه دهد و تلاش کند که یکپارچگی شخصی خود را دوباره بهدست آورد و زمانی که شریک خیانتدیده نیز در تلاشهای فرد مبتلا به اعتیاد برای رشد شرکت کند و در فرآیند حمایت، آموزش و خودکاوی شرکت داشته باشد، بازسازی اعتماد در رابطه واقعاً ممکن است. شانس اینکه این دو نفر در طول زمان به عنوان یک زوج باقی بمانند تقریباً چهار برابر بیشتر از زوجهایی است که فقط فرد مبتلا به اعتیاد کمک دریافت میکند.
با این حال، برخی دیگر از همسران خیانتدیده ی افراد مبتلا به اعتیاد جنسی در نهایت به این نتیجه میرسند که آسیبی که از سوی فرد معتاد متحمل شدهاند، بیش از آن است که بخواهند به ادامه ی رابطه ادامه دهند. برای این افراد، اعتماد نمیتواند بازسازی شود و پایان دادن به رابطه ممکن است بهترین گزینه باشد همانطور که یک شریک خیانتدیده اشتباهی نمیکند که به رابطه با یک معتاد جنسی ادامه دهد، او همچنین حق دارد که اگر تصمیم به پایان دادن به آن بگیرد، این کار را انجام دهد.
در نهایت، مهمتر از اینکه یک همسر خیانتدیده تصمیم به ماندن یا رفتن بگیرد، این است که چگونه به رشد و پیشرفت خود پس از این آسیب میپردازد. این نوع از بهبودی تأکید زیادی بر روی توسعه و اعتماد به غرایز، یافتن تمایل بیشتر برای ابراز احساسات، درگیر شدن در مراقبت و پرورش خود و ایجاد یک شبکه ی حمایتی معتبر و دائمی از همسالان (از طریق گروههای مبتنی بر ایمان) دارد.
برش هایی از کتاب اعتیاد جنسی 101 رابرت ویس ترجمه ی تازه محسن کیخایی
واقعا ممنونم ازتون استاد کیخایی بابت مطالب مفیدی که راجع به اعتیاد جنسی قرار میدید و موجب آگاهی ما میشید
مقاله بسیار مفید و جالبی بود و خواندنش به هر کسی چه منابعی و چه مجرد پیشنهاد میشه
سلام و عرض احترام خدمت استاد کیخایی عزیز
بابت این مطلب آموزنده نهایت تشکر رو دارم 🙏 بسیار مفید واقع شد و امیدوارم کسانی که درگیر اعتیاد جنسی هستند به بهبودی خودشون اهمست بدن و در مسیر پاکی قرار بگیرن