اثرات پورنوگرافی: پورنوگرافی شروع به تغییر تجربیات ما با افراد می کند

  امروزه یک شخص می تواند تمام مطالب و اشکال پورنوگرافی مورد نظر خود را در خلوت خانه ی خود، اغلب بصورت رایگان و به سرعت از طریق اینترنت بارگیری کند. تعجب آور نیست که این در دسترس بودن آن منجر به افزایش اعتیاد به پورنوگرافی شده است. یک شخص می تواند ساعت ها به تماشای اشکال مختلف پورنوگرافی بپردازد و احساس کند که مشکلی ندارند و سرانجام این زمان سپری شده در دنیای تاریک پورن، صدمات خود را در زندگی فرد می گذرد. بخاطر همین هست که یک معتاد به پورن معمولا، تنهایی اتاقش را با خیره شدن به یک تصویر پوچِ پورن در عوض یک رابطه صمیمانه واقعی با یک فرد دیگر ترجیح می دهد.

تاریخچه پورنوگرافی:

در سال 1948 آلفرد کینزی استدلال کرد که تمام اشکال رفتار جنسی باید عادی شده و مردم باید تمایلات جنسی خود را دنبال کنند. در همان زمان، یک فرد بازرگان از این فقدان دانش لازم از جنبه های غریزه جنسی انسان و مسیر بکار گیری درست آن بهره برداری کرد و مجله ای به نام پلی بوی شروع به عرضه در دکه های روزنامه فروشی کرد. پلی بوی سعی می کرد تا پورنوگرافی را با عرضه خود در قالب مجله ی سبک زندگیِ بشر با روزنامه نگاران مشهوری که مقالاتی در طیف های مختلف از سیاست گرفته تا ورزش و مد می نوشتند و همراه با تصاویر و بدن های نمایان ظاهر می شدند، به عنوان امری قابل احترام جلوه دهد. در دهه 70 میلادی لری فلینت بنیانگذار هاستلر اولین کمپانی هرزنگاری در جهان  و مبدع سبک نوین پورنوگرافی پایه های کمپانی خودش رو بنا نهاد (برای دیدن ویدئوی لری فلینت بنیانگذار صنعت پورن اینجا و یا روی عکس کلیک کنید) و بدلیل تاکتیک های بازاریابیِ بکار گرفته شده از سمت و سوی این کمپانی مقبولیت آن از سوی جامعه ی نااگاهی که فکر می کرد با چیز لذت آور جدیدی آشنا شده است، خیلی زود پذیرفته شد و راه را برای سایر انتشارات و کمپانی های دیگر برای دنبال کردن این روش و به یغما بردن غریزه جنسی انسان در فرهنگ یا به نوعی در بی فرهنگی که غریزه جنسی انسان را به سرقت می برد، رشد یافت. از آن موقع هزاران مجله، تولید کنندگان فیلم و بازاریابان به هم ملحق شده اند تا صنعتی را تشکیل دهند که امروزه چهار برابرِ بیشتر مجموع NHL،NFL،NBA،MLB پول در می آورد. کاری که صنعت پورن انجام داد و در آن هم موفق عمل کرد «به سرقت بردن غریزه جنسی انسان در جهت منافع خود بود».

عواقب رایجِ اعتیاد به پورنو:

در یک تجربه جنسی مصنوعی همانند پورنوگرافی، سیستم فیزیولوژی شما دستکاری می شود تا فقط با یک عکس یا تصویر واکنش نشان دهد و بدن شما با کسی برانگیخته شده است که واقعا آنجا نیست. در اینجا مغز شما آکسی توسین آزاد می کند که به عنوان ماده شیمیایی پیوند دهنده به آن اشاره می شود. این ماده شیمیایی برای آن است که احساس ارتباط یا پیوند را بین دو فرد عاشق ایجاد کند. با این حال در این تجربه مصنوعیِ پورنوگرافی این ماده شیمیایی در رابطه با یک تصویر پوچ در پشت مانیتور کامپیوتر و یا موبایل برای فرد درگیر ایجاد می شود. این امر برای مغز کاملا گیج کننده است و این به مرور زمان توانایی فرد درگیر را برای پیوند با یک فرد واقعی دیگر تضعیف می کند. میل جنسی می تواند شما را به موفقیت و یا شکست حتمی برساند، این به نحوه نگرش شما و استفاده از آن در زندگیتان است که در جهت اعتیاد به پورن از آن دارید استفاده می کنید و یا در جهت مسیر موفقیت و رشد و تعالی شخصی تان.

بسیاری از افراد این سوال آشنا را می پرسند که چه مقدار پورن زیاد محسوب می شود؟ این پرسش اینگونه فرض می شود که گویی تغییرات ایجاده شده بر اثر پورن بینی از نوع صفر یا یک هستند و یا به عبارتی دیگر؛ یا هیچ مشکلی با آن ندارید یا یک معتاد به پورن هستید. در واقع این پرسش که از کجا فرد خط قرمز را پشت سر می گذارد، اصل شکل پذیری عصبی را نادیده می گیرد. واقعیت این است که مغز همواره در حال یادگیری، تغییر و سازگار شدن در واکنش به محیط است و آن هم محیطی که با پورن فراگیر شده است. در این چرخه ی معیوبِ اعتیاد به پورن کارها انجام نمی شوند، تعهدات خانوادگی برآورده نمی شوند، زمان اختصاص داده شده به تماشای پورن در خوردن و خوابیدن اختلال ایجاد می کند و زمان سریعتر از آنچه گفته شده است می گذرد.

فرهنگ به سرقت رفته غریزه جنسی در پورنوگرافی:

نقطه مقابل این موضوع یعنی آگاهی از غریزه جنسی و میل جنسی، مفهومی به نام پاکی در نهاد انسان بود که هیچ گاه آگاهی خاصی در جامعه از آن دریافت نشد و این تنها پورن بود که با جهت دهی خاص خود در جهت سواستفاده ازغریزه جنسی انسان این نقش را تا کنون پررنگ بازی کرده است. افراد زیادی هستند که از اثرات سوء پورنوگرافی و حتی هدف بهره کشی صنعت پورن از از غریزه جنسی انسان آگاه نیستند. ما یک فرصت عمیق داریم. همانطور که برنان منینگ می نویسد : «این یک تصمیم شجاعانه است که تصمیمات غیرمحبوب در جامعه ی مان بگیریم تا بیانگر حقیقتمان باشند.» این کار می تواند افزودن عمل به آگاهی مان از اثرات سوء پورنوگرافی باشد، به میزانی که ما می توانیم آگاهی و عملکردمان را نسبت به دور کردن  خود از تله پورنوگرافی بالا ببریم به همان میزان می توانیم در حفظ غریزه جنسی و میل جنسی خود کوشا باشیم.

امید بی باکانه؛ رهایی از پورن:

 از دل تاریکی همیشه امید بیرون آمده است. تعداد زیادی قبل از شما، شیوه زندگی پس از شهوت و پورن«سالهای هدر رفته»، یک زندگی متصل و پرمعناتر از آن چیزی که در قبل بوده است را کشف کرده اند. اینچنین زندگی پر باری امکان پذیر است، اما برایش باید سخت تلاش کرد. بهبودی واقعی برای رهایی از پورن یک تلاش پیگیرانه ی روزانه است، و نه تلاشهای نصفه و نیمه. این تبدیل به سخت ترین هدفی می شود که تا کنون دنبال کرده اید و این مستلزم کاوش های عمیق در عمق روح و وجودتان است، و به طبع سختی های خاص خودش را دارد. من به عنوان یک مدرس و معلم که سالها در زمینه رهایی از اعتیاد جنسی به افراد زیادی از قشرهای متفاوت کمک کرده ام و راه پاکی را نشان داده ام معتقدم، شما از آنچه که در زندگی قبلی خود غیر ممکن می نمود که وجود داشته باشد، متعالی تر خواهید شد. رهایی از پورن امکان پذیر است. تو دوست من هم اکنون می توانی به خودت کمک کنی و در دوره شش ماه ترک اعتیاد جنسی شرکت کنی و مسیر رهایی از اسارتی که شاید برای مدتی و یا سالها در آن هستی را در پیش بگیری. در پناه خداوند زندگی پاک، رها و پر از معنایی رو برات آرزو می کنم.

«رهایی از پورن امکان پذیر است»